جدول جو
جدول جو

معنی خوش خو خوشخو - جستجوی لغت در جدول جو

خوش خو خوشخو
بشاش، پسندیده خو، خوش خصال، خلیق، خوش اخلاق، خوش خلق، خوش رو، خوش منش، مردم دار، مهربان، نرم خو، نیک خلق، نیک خو
متضاد: بداخلاق، بدخو
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بسیم، بشاش، تازه رو، خندان، خنده رو، گشاده رو، متبسم، جمیل، خوش صورت، خوشگل، زیبا، قشنگ
متضاد: بدرو، گرفته، بدخو، ناخوشرو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بویا، دماغ پرور، شمیم، طیب، عنبرشمیم، شمیم ناک، عاطر، عطرآگین، عطرآلود، عطرآمیز، معطر
متضاد: بدبو
فرهنگ واژه مترادف متضاد